-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 تیرماه سال 1384 03:58
پری کوچک بی آسمان ساده گی تو اینجا غریبه است ، تن کاغذی ات را دست بارانی این کلمه های بی مفهوم خواهد شکست .خطی را گم کرده ای ،ابتدایی را یافته ای ،اما باز هم مانند همیشه تکرار پاکی در آیینه ها معکوس است. دیده گانت را مبند که اینجا اگر به تیغ سیاهی از رو به رو مجازاتت کنند به سان قانون شکنی طلوع خورشید در شب تیره تنهای...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1384 04:34
کسی به فکر گلها نیست کسی به فکر ماهی ها نیست کسی نمی خواهد باور کند که باغچه دارد می میرد که قلب باغجه از بی وفایی گلها ورم کرده است که ذهن باغچه دارد آرام آرام از خاطرات سبز تهی می شود و حس باغجه انگار چیزی مجرد است که در انزوای باغچه پوسیده است حیاط خانه ما تنهاست حیاط خانه ما در انتظار بارش یک ابر ناشناس خمیازه می...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 تیرماه سال 1384 04:15
به نام خالق شب زده گان. سلام به تک لحظه های تنهایی که روح آدمی را تا نهایت احساس شقایق همراهی می کند.رود شب بر پیکر ویرانه ها حصار مرگ می تند هم چنان بی احساس بیم از قیام سر به داران عشق. ستونهای این ویرانه روزهای نه چندان دور شده از ذهن ، نقش معشوق از سینه به سینه تاریخ می کشید .داستان ویرانی از خواب قصه شروع شد. آن...
-
اگر آمدی لحظه ای درنگ کن
سهشنبه 14 تیرماه سال 1384 06:24
اگر روزی از گورستان ما گذر کردی لحظه ای درنگ کن آنجا.....در پایین ترین جای گورستان سنگ قبریست که سالها پیش مرا به خاک سپرده اند به آنجا بیا و انگشتت را به بهانه فاتحه خواندن روی تاریخ مرگم بگذار شاید من هم تاریخ مرگم را بیابم و بدانم هنگام وداع چند سال داشتم! فرزاد
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 تیرماه سال 1384 02:24
گر نمی دیدم دراین دنیا تو را گر نبودم با تو هرگز آشنا گردرآن محول نبودی همچوشمع یا نمی دیدم تو را در بین جمع گر ز هر بی گانه ای بیگانه تر می گزشتی از کنارم بی خبر گر نمی کردی به سوی من نگاه با نگاهت گر نمی رفتی ز راه سینه ام متروکه این غم نبود
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 تیرماه سال 1384 02:21
تا به جفایت خوشم ترک جفا کرده ای این روش تازه را تازه بنا کرده ای راه نجات مرا از همه سر بسته ای قطع امید مرا از همه جا کرده ای تو صمیمی ترازآنی که دلم می پنداشت دل تو با همه ی آینه ها نسبت داشت این خدا بود که از نصر غزل بودن تو آیه ی روشنی ازعاطفه وعشق نگاشت تو همان ساده ی سرسبزنجیبی که خدا در میان دل پاکت صدف آینه...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 تیرماه سال 1384 02:13
نگاه گاه گاهت می نوازد جان مشتاقان خدا باقی گزارد این نگاه گاه گاهت را
-
طعم بی پایان عشق
پنجشنبه 2 تیرماه سال 1384 10:23
با امروز یک هفته می شه که ندیدمت .راستش خیلی دلم برات تنگ شده .دیگه طاقت ندارم .هر وقت با اون نگاه پاکت چشم درچشم من میندازی اشک در چشمانم جم میشه.تمام بدنم شروع به لرزیدن می کنه .دیگه نمی تونم رو پاهام خودما نگه دارم.وقتی اسمما صدا می کنی تمام وجودم به لرزه می افته.نمی دونم چرا .آخه چرا این طور از دیدن تواز خود بی...
-
فال حضرت حافظ
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 03:35
امروز می خوام براتون فال حضرت حافظ بزارم .اگر دوست دارید اینجا را کلیک کنید . http://fallhafez.zanrooz.com/
-
خلوت یک شاعر
سهشنبه 31 خردادماه سال 1384 19:45
کاش در دهکده عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود کاش به حرمت دل های مسافر هر شب روی شفاف ترین خاطره مهمانی بود کاش دریا کمی از درد خودش کم میکرد قرض می داد به ما هر چه پریشانی بود کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم رنگ رفتار من و لحن تو انسانی...
-
مقدمه
دوشنبه 30 خردادماه سال 1384 19:19
بنام باغبانی که گلهای صبر و شکیبائی را می پروراند با خنده ای که در حریر زندگی شکوفهای محبت و عاطفه را بارور می سازد نگار گری که نقش زندگی را چنان زیبا نگاشت تا باری دیگراسطوره ی پر معنای سکوت را بر دیدگان ما آزین بندد و به نام آن که در زندگی یادش می کنم به نوازشی و پس از مرگ به طلب آمورزشی راستش خودم نفهمیدم چه طور شد...