دلم برای کسی تنگ است....دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گل های باغ می آورد
و گیسوان بلندش را
به بادها می داد
و دست های سپیدش را
به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است
که آن دو نرگس جادو را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی خود را
نثار من می کرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال
و در جنوب ترین جنوب
در همه حال
همیشه در همه جا
آه با که بتوان گفت
که بود با من و
پیوسته نیز بی من بود
و کار من ز فراقش فغان و شیون بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی...
دگر کافی ست.
مهربانی کجاست
به هر سو می نگری ناجوانمردی میبینی !
باید از این همه بی دلی گریخت .....
سلام
زیبا بود ......
دلت دریا و دمت گرم
من به سیبی دل خوش کرده بودم
اما سیب من کرمو بود
شعر باحالی گفتم هههههه
سلام این روزها پر از دلتنگیه
روزای تکراری
روزایی که ادم حتی برای خودش دلش تنگ میشه
این روزا روزهای بی ثباتیه
ممنونم از اینهمهههههههه زحمتی که برای وبلاگ من کشیدی.خیلی ممنونم
سلام مسلم عزیز ........
گویم ؛
نمی شود یک شب بخوابی وُ
صبح زود یکی بیاید و
بگوید
" هر چه بود تمام شد به خدا .. "
سلام مسلم جان
بازم قشنگ و عالی بود به ما سر بزنید
خوشحال می شم موفق باشی
کدامین ابلیس / تو را / این چنین / به گفتن ِ نه / وسوسه می کند ؟ / یا اگر خود فرشته یی ست / از دام ِ کدام اهرمن ات / بدین گونه / هشدار می دهد ؟ / تردیدی ست این ؟ / با خود / گام صدای بازپسین قدم هاست / که غربت را به جانب زادگاه آشنایی / فرود می آیی ؟ « احمد شاملو » ( سلام . من چی کار کنم قالب بلاگ اسکای رو بتونم عوض کنم . الان خیلی داغون است. )
به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق
کوچک دل من در آن غرق شده . به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین
نور و شعر و ترانه برد . و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد...
سلام مسلم جان ....حالت خوبه داداش...