خوشبختی ، نامه یی نیست که یکروز نامه رسانی ، زنگ در خانه ات را بزند و آن را به دستهای منتظر تو بسپارد.خوشبختی ، ساختن عروسک کوچکی ست از یک تکه خمیر نرم شکل پذیر...
به همین سادگی ، به خدا به همین سادگی . اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر...خوشبختی را چنان هاله یی از رمز و راز ، لوازم و شرایط ، اصول و قوانین پیچیده ی ادراک ناپذیر فرو نبریم که خود نیز درمانده در شناختن شویم...
خوشبختی ، همین عطر محو و مختصر تفاهم است که در سرای تو پیچیده است
دیشب باد شیشه ی کدام پنجره را شکست؟
در کجای راه گم شده ایم؟
ما که دست در دست یکدیگر داشتیم؟
........
موفق باشی
سلام دوست عزیز. به نظر من خوشبختی یعنی در کنار خانواده بودن ............ منتهی بعد از چندین روز جدایی. میزان این جدایی هم بستگی به این داره که چقدر خانواده دوست باشیم. موفق و شاداب باشید.
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل
سلام مهربون... خوبی؟... کم پیدائی... دیگه پیشه من نمیای چرا؟... اپ هم که کردی خبر ندادی... ای روزگارررر... به هر حال اومدم هم حالت رو بپرسم هم بگم که اپم... خواستی یه سر بیا خوشحال میشم... قربونت شاد باشی.
فکر میکنم خوشبختی یعنی آرامش داشتن...
خوشبختی یعنی یه ساعت خواب راحت
یه ساعت کار پربار
یه ساعت خنده واقعی
مرسی که اومدی
سلام دوست عزیز...
خیلی زیبا نوشتی...
وبلاگ R@YH@N آپ شد اما این بار در بلاگ جدید خوشحال میشم بیاید و سر بزنید موفق باشی
http://not-justice.mihanblog.com/
خوشبختی یه پنجره است رو به دنیای خوش بینی! به شرطی که همه پنجره ها منظره دیدشون یکی باشه!
کسی مانند من تنها نماند . //
به راه زندگانی وا نماند . //
خدا را ، در قفای کاروان ها //
غریبی در بیابان جا نماند .
« فریدون مشیری »
ای بسا تشییع جنازه ای در میان مردم ، یک جشن عروسی در میان فرشتگان باشد . = جبران خلیل جبران
ای پر از عاطفه در قحط محبت با من
کاش می شد بگشایی سر صحبت با من
هیچ کس نیست که تقسیم کند در اینجا
درد بی برگی و تنهایی و غربت با من
خواستم پر زنم با تو به معراج خیال
آسمان دور شد از روی حسادت با من
از خروشانی امواج نگاهت ، دیریست
باد نگشوده لبش را به حکایت با من
بعد از این شور غزلهای شکوفا با تو
بعد از این مرثیه و غربت و حسرت با من
گرچه کوچیدی از این باغ ولی خواهد ماند
داغ چشمان تو تا روز قیامت با من