Love Poem

دوست شعر

Love Poem

دوست شعر

خوشبختی ، نامه یی نیست که یکروز نامه رسانی ، زنگ در خانه ات را بزند و آن را به دستهای منتظر تو بسپارد.خوشبختی ، ساختن عروسک کوچکی ست از یک تکه خمیر نرم شکل پذیر...

به همین سادگی ، به خدا به همین سادگی . اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر...خوشبختی را چنان هاله یی از رمز و راز ، لوازم و شرایط ، اصول و قوانین پیچیده ی ادراک ناپذیر فرو نبریم که خود نیز درمانده در شناختن شویم...

خوشبختی ، همین عطر محو و مختصر تفاهم است که در سرای تو پیچیده است

نظرات 22 + ارسال نظر
هادی پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:05 ق.ظ http://alone-man.co.sr

دیشب باد شیشه ی کدام پنجره را شکست؟
در کجای راه گم شده ایم؟
ما که دست در دست یکدیگر داشتیم؟
........
موفق باشی

حوال پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:35 ق.ظ http://www.literary.blogsky.com

سلام دوست عزیز. به نظر من خوشبختی یعنی در کنار خانواده بودن ............ منتهی بعد از چندین روز جدایی. میزان این جدایی هم بستگی به این داره که چقدر خانواده دوست باشیم. موفق و شاداب باشید.

David.G پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:43 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


David.G پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


داود جون پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


David.G پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


David.G پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ

راهیان راه رفتند دو ما ماندیم ز خاک
از خاک هستیم و همه رویم ز خاک
پس آنان که نمی ترسند از روز عجل
بنوشند شراب تا شوند کچل


فرشته شنبه 12 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ق.ظ http://fereshteyesiahposh.persianblog.com

سلام مهربون... خوبی؟... کم پیدائی... دیگه پیشه من نمیای چرا؟... اپ هم که کردی خبر ندادی... ای روزگارررر... به هر حال اومدم هم حالت رو بپرسم هم بگم که اپم... خواستی یه سر بیا خوشحال میشم... قربونت شاد باشی.

خاطره یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

فکر میکنم خوشبختی یعنی آرامش داشتن...

صبا و پرهام دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:25 ق.ظ http://anymoanyma.blogsky.com

خوشبختی یعنی یه ساعت خواب راحت
یه ساعت کار پربار
یه ساعت خنده واقعی

مرسی که اومدی

فرید سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:04 ق.ظ http://pashew.mihanblog.com

سلام دوست عزیز...
خیلی زیبا نوشتی...
وبلاگ R@YH@N آپ شد اما این بار در بلاگ جدید خوشحال میشم بیاید و سر بزنید موفق باشی

http://not-justice.mihanblog.com/

گل آفتابگردان چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:43 ق.ظ http://goleaftabgardan.blogfa.com

خوشبختی یه پنجره است رو به دنیای خوش بینی! به شرطی که همه پنجره ها منظره دیدشون یکی باشه!

ویروس پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:20 ق.ظ http://DataBus.persianblog.com


کسی مانند من تنها نماند . //
به راه زندگانی وا نماند . //
خدا را ، در قفای کاروان ها //
غریبی در بیابان جا نماند .
« فریدون مشیری »

ویروس جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:49 ق.ظ http://DataBus.persianblog.com

ای بسا تشییع جنازه ای در میان مردم ، یک جشن عروسی در میان فرشتگان باشد . = جبران خلیل جبران

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:10 ق.ظ http://bood.blogsky.com

ای پر از عاطفه در قحط محبت با من
کاش می شد بگشایی سر صحبت با من
هیچ کس نیست که تقسیم کند در اینجا
درد بی برگی و تنهایی و غربت با من
خواستم پر زنم با تو به معراج خیال
آسمان دور شد از روی حسادت با من
از خروشانی امواج نگاهت ، دیریست
باد نگشوده لبش را به حکایت با من
بعد از این شور غزلهای شکوفا با تو
بعد از این مرثیه و غربت و حسرت با من
گرچه کوچیدی از این باغ ولی خواهد ماند
داغ چشمان تو تا روز قیامت با من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد